دانیال اسب سوار
مامانم دانیال وقتی اسبو میبینی خییییییلی دوست داری یه سواری ازش بگیری ولی ته دلت میترسی اون روز دلو زدم به دریا و با اینکه خودم میترسیدم تو سوار بشی ولی چون خوشحالت میکرد رضایتم اعلام کردمو بابات از خدا خواسته دو تا پا داشت دو تا هم غرض گرفتو و سوار اسبت کرد ...